اطلاعات نوشت: بیش از ۲ سال از روی کار آمدن حکومت طالبان در افغانستان میگذرد و طی این مدت مردم این کشور زیستن در سایه قوانین سخت حکومت این گروه را تجربه میکنند.
به باور آگاهان سیاسی و با استناد به گزارشهای مکرر نهادهای بینالمللی از جمله عفو بینالملل، دیدبان حقوق بشر، سازمان ملل و بیانیههای دبیر کل این سازمان در کنار گزارشهای شورای امنیت، پس از روی کار آمدن طالبان شاخصها و اوضاع افغانستان در تمامی زمینهها از جمله اجتماعی، اقتصادی، رفاهی و امنیتی و سیاسی به شدت نزول کرده است.
ایجاد محدودیتها علیه اشتغال زنان، تحصیل دختران، نهادهای بینالمللی مستقر در افغانستان، عدم اجازه به مشارکت سیاسی تمامی اقوام در اداره حکومت، اعمال تبعیضها علیه شیعیان، افزایش تهدیدات تروریستی و جولان این گروهها در افغانستان به همراه تهدیدات مرزی علیه همسایگان این کشور، تنها گوشهای از تبعات قدرت گرفتن طالبان در افغانستان طی دو سال اخیر بوده است.
در همین راستا و همزمان با فرا رسیدن دومین سالروز اشغال کابل و روی کار آمدن حکومت طالبان، پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه با حضور پنج تن از کارشناسان افغانستان، نشستی را برای بررسی عملکرد دو ساله این گروه برگزار کرد و کارشناسان نظرات خود را درباره اوضاع کنونی افغانستان پس از روی کارآمدن طالبان ابراز کردند که در ادامه به آن پرداخته میشود.
به گزارش خبرنگار ما «محسن روحی صفت»، دیپلمات سالهای گذشته ایران در کابل و کارشناس مسائل افغانستان به عنوان اولین سخنران این نشست طی اظهاراتی گفت که گروه طالبان بخشی از جامعه روستایی ساکن جنوب شرق افغانستان است که تلاش دارد تا با زور و در قالب حکومتداری خود، شیوه روستایی و بدوی که مبتنی بر پشتون والی و سنتهای روستایی هست را بر سراسر افغانستان از جمله مناطق غیرپشتون تحمیل کند و مذاکرات طالبان «دوحه» نیز در راستای ایجاد چنین حکومتی در افغانستان بود.
وی افزود: گذر آمریکا از تشکیل جامعه مدنی در افغانستان، چشمپوشی از قانون اساسی این کشور و انتخابات و عدم توجه به مقوله مردم سالاری و نادیده گرفتن جامعه مدنی، از جمله اهداف گروه طالبان در مذاکرات «دوحه» و تسلط بر افغانستان بودند.
آقای روحی صفت در ادامه تأکید کرد: آمریکا نیز با قبول چنین مسیری و تسلیم شدن در مقابل خواستههای طالبان، در پی رهایی از باتلاق افغانستان و برداشتن هزینههای هنگفت از روی دوش خود بود که در این کشور مصرف میکرد.
به گفته این کارشناس، آمریکا پس از آن با مدیریت فضا و آسمان افغانستان و کنترل این کشور از این طریق، هزینههای خود را بسیار تقلیل داد.
«محسن اسلامزاده»، کارشناس مسائل افغانستان دیگر سخنران این نشست بود. وی در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه انقلاب طالبان، یک انقلاب روستایی بود و اکنون که پس از سال ۱۴۰۰ به افغانستان رفت و آمد میکنم و رفتارهای این گروه را مشاهده میکنم به این واقعیت پی بردهام.
اسلامزاده ادامه داد: بیش از ۷۰درصد جامعه افغانستان روستایی هستند و مردم به همین دلیل مخالفت چندانی با طالبان نداشتند زیرا رسانههایی از جمله تلویزیون و فضای مجازی و… در دسترس مردم این کشور به ویژه، در مناطق غیرشهری نیست تا خبرها و محدودیتهای این گروه علیه مردم و به ویژه زنان و دختران افغانستان را ببینند و بشنوند.
وی با بیان این که طالبان حتی معنای «جامعه مدنی» را نیز نمیداند و گاهی اوقات مقامات این گروه به اشتباه آن را «جامعه معدنی» تلفظ میکنند، گفت: از نظر این گروه انتخابات هیچ معنایی ندارد و این در حالی است که در دوره «اشرف غنی» نیز مشارکت مردم در این کشور بسیار پایین بود تا جایی که وی تنها با ۶۰۰ هزار رأی توانست به ریاست جمهوری افغانستان برسد.
به گفته این کارشناس، آمریکا و انگلیس پیشتر و در سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ به این نتیجه رسیده بودند که اصلاحات دموکراتیک و دولت ـ ملتسازی در افغانستان هرگز به نتیجه نخواهد رسید و از طرفی آمریکا تلاش کرد تا با ترک این کشور، علاوه بر پایان دادن به هزینههای هنگفت خود در افغانستان، یک کشور ناامن را برای تهدید منافع چین، ایران و روسیه باقی بگذارد.
دکتر «مجتبی نوروزی» از فعالان فرهنگی سابق سفارت ایران در افغانستان نیز در سخنانی گفت که ائتلافها و اتحادها میان گروههای سیاسی در افغانستان هیچگاه، پایدار نبودهاند و از طرفی تمامی دولتهای این کشور از دههها پیش تاکنون همواره ادامه بقای خود را منوط به حمایت و کمک کشورهای خارجی و به ویژه، قدرتهای منطقهای و جهانی دیدهاند و تصور کردهاند که بدون داشتن حمایت خارجی قادر به حکومت در افغانستان نیستند.
وی ادعاها درباره کمک ایران به طالبان برای بیرون راندن آمریکا و ناتو از افغانستان و روی کار آمدن این گروه را رد کرد اما در عین حال تأکید کرد که نباید در ارتباط با تهدید منافع ملی ایران توسط حکومت طالبان سکوت کرد و از بیم به خطر افتادن روابط تهران ـ کابل به این اقدامات پاسخ نداد
دکتر «فاطمه اشرفی»، استاد دانشگاه و کارشناس افغانستان نیز در ادامه نشست به بررسی اوضاع کنونی افغانستان و روی کار آمدن حکومت طالبان پرداخت. وی تسلط طالبان بر کابل و افغانستان را به غصب و اشغال این کشور توسط این گروه افراطی تعبیر کرد و از اقدامات ضدانسانی حکومت طالبان به شدت انتقاد کرد.
دکتر اشرفی، قدرت گرفتن مجدد طالبان در افغانستان را آغاز ورود دوباره این کشور به فضای ناامنیهای سیاسی اجتماعی، فرهنگی و امنیتی خواند و افزود: طالبان بخش عمدهای از جامعه افغانستان را از فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این کشور خارج کرده است و نیمی از جمعیت افغانستان از حقوق اولیه خود محروم شدهاند.
وی به روند افزایش مهاجرت از افغانستان پس از روی کار آمدن حکومت طالبان اشاره کرد و آن را ناشی از سرخوردگی مردم این کشور از نظام فعلی حاکم بر افغانستان شمرد.
دکتر «فاطمه اشرفی» تأکید کرد: هیچ کسی منکر اقدامات خشونت بار نیروهای ناتو و آمریکا در افغانستان نیست اما طالبان طی دو سال حکومت خود در این کشور به اندازه ۲۰ سال حضور آمریکا و ناتو مرتکب جنایت شده است.
وی با اشاره به ایجاد ناامنی برای شیعیان افغانستان پس از به قدرت رسیدن طالبان گفت که محدودیتهای این گروه شامل تمامی جامعه افغانستان به ویژه زنان و دختران است.
«بهرام زاهدی»، دیگر کارشناس حوزه افغانستان نیز در ادامه این نشست طی سخنانی مدعی شد که اوضاع افغانستان پیش از روی کار آمدن طالبان بسیار به هم ریخته بود و آمریکاییها و ناتو که متحد دولت «اشرف غنی» بودند مرتکب جنایات زیادی شدند و به تقویت داعش در این کشور کمک کردند.
وی افزود که پیش از روی کار آمدن طالبان در منطقه غرب شهر کابل که ساکنان فراوانی هم دارد اوضاع اجتماعی بسیار نابسامان بود و چندین هزار معتاد متجاهر در منطقه پُل سوخته کابل حضور داشتند اما حکومت طالبان با روی کار آمدن در این کشور به این اوضاع آشفته پایان داد.
زاهدی ادامه داد: از منظر فحشا نیز اوضاع در افغانستان قبل از طالبان بسیار نامناسب بود تا جایی که ۹۰۰ مرکز فحشا و فساد در غرب کابل وجود داشت که با روی کار آمدن طالبان این اوضاع تأسفبار پایان یافت.